بيمارستان شهیدكامياب

گفتگو با پرستار نمونه و نجات گر برتر استانی

https://www.mums.ac.ir/index.php/news2/14350

از ارائه خدمات امدادی داوطلبانه در هلال احمر و آتش نشانی تا انجام ورزش حرفه ای کوهنوردی

مردادماه سال ١٣۶٣ بود که در یکی از خانواده های سنتی شهر مشهد بدنیا آمد و در همان ابتدای دوران جوانی (سن ١٨ سالگی ) با همسرش که به عنوان افسر نیروی دریایی در پایگاه دریایی خرمشهر ( استان خوزستان ) مشغول به خدمت بود، ازدواج کرد. شرایط کار همسر ایجاب می کرد که چند سالی را در یک اقلیم متفاوت و دور از خانواده زندگی کنند و هر چند که این سالها همراه با سختی ها و چالش هایی بود اما درنهایت تجربه ای منحصر به فرد برای بانوی جوان رقم خورد و مسئولیت های متعددی که دور از حمایت های خانواده بر دوشش قرار گرفته بود، سبب شد توانمندی و انگیزه بیشتری برای پیمودن مسیرهای پیشرفت در وجودش احساس کند و از همین رو " فاطمه مرادی ایدلیکی " پرستار نمونه‌ و نجات گر برتر استانی، در سال ١٣٩٢  و در شرایطی که مسوولیت همسرداری و نگهداری از فرزند خردسالش را بر عهده داشت، عزم خود را برای ورود به دانشگاه جزم نموده و طی همان سال، تحصیلات خود را در رشته پرستاری دانشگاه علوم پزشکی مشهد آغاز و با پایان یافتن دوران تحصیل، فعالیت کاری‌اش در حرفه مقدس پرستاری در بیمارستان شهید کامیاب مشهد آغاز شد.

این بانوی پرتلاش، علاوه بر فعالیت در عرصه پرستاری، به ارائه خدمات داوطلبانه در سازمان هلال احمر و سازمان آتش نشانی نیز مشغول بوده و در رشته کوهنوردی هم موفقیت های چشمگیری؛ از جمله صعود به ١٩ قله مرتفع کشور را در کارنامه فعالیت های ورزشی خود ثبت نموده است. در ادامه شرح گفتگوی پایگاه خبری وب دا، با این بانوی تلاشگر و پرستار نمونه را می خوانید:

وب دا: ضمن سپاس از حضورتان در این جلسه گفتگو، بفرمایید که در چه سالی ازدواج کردید و از چه زمان تحصیل در دانشگاه علوم پزشکی مشهد را آغاز کردید؟

من در سال ١٣٨١ ازدواج کردم و با توجه به اینکه همسرم افسر نیروی دریایی بودند، به پایگاه دریایی خرمشهر ( استان خوزستان)، منتقل شدیم و تا سال ١٣٩۰ در آنجا ساکن بودیم، پسرم نیز در خرمشهر متولد شد. سال ١٣٩٢ با توجه به اینکه به رشته پرستاری علاقه مند بودم، در کنکور شرکت نموده و موفق شدم، وارد رشته پرستاری دانشگاه علوم پزشکی مشهد شوم. در همان ابتدای شروع طرح، در بیمارستان شهید کامیاب مشغول به خدمت شدم و همچنان در همین بیمارستان در حال خدمت به جامعه هستم.

وب دا: فعالیت هایی که غیر از حرفه پرستاری دنبال می کنید شامل چه مواردی است؟

من از سال ١٣٨٨تا سال ١٣٩۰با جمعیت هلال احمر شهر خرمشهر به صورت داووطلبانه همکاری می کردم و از ١٣٩۰ که ساکن شهر مشهد شدم، همکاری خود را با جمعیت هلال احمر مشهد؛ در ابتدا با عنوان امدادگر و نجات گر شروع کردم و بعد از دریافت مدرک پرستاری، به عنوان پرستار داووطلب جمعیت هلال احمر این همکاری ادامه یافت. اکنون به مدت ١۴ سال در حال خدمت رسانی به مردم کشورم هستم و در حوادثی نظیر زلزله کرمانشاه، سیل شهر کلات، سیل شمال استان گلستان، سیل استان سیستان و بلوچستان و در سایر فعالیت ها و مأموریت ها به عنوان پرستار داوطلب به مردم و کشورم کمک رسانی می کنم.

همچنین از سال ١٣٩٢ همکاری خود را با اداره آتش نشانی، به عنوان اولین گروه بانوان آتش نشان داوطلب آغاز کردم و همچنان این همکاری ادامه دارد و در طول این سال ها توفیق یافتم که در عملیات های مختلف خدمت کنم. در حوزه تدریس نیز فعالیتهایی دارم و در سازمان های آتش نشانی و جمعیت هلال احمر به عنوان مربی تخصصی در زمینه های بحران، کمک های اولیه، حریق، اطفاء حریق، ایمنی و... به تدریس مشغول هستم. همین طور دو دوره عضو شورای اجرایی جمعیت هلال احمر شهر مشهد و بخش های طرقبه و شاندیز بودم و در این مناطق خدمت کردم.

وب دا: در مسیر تحصیلی و شغلی خود با چالش ها و موانعی هم روبه رو شده اید؟

بله.. قطعاً هر کاری با سختی های خاص خود همراه است، اما با پایان یافتن سختی ها، لذت و شیرینی نتیجه، بسیار دلنشین و خوشایند است. قطعاً هر کسی در دوران تحصیل خود، سختی هایی را تجربه کرده اما شاید سختی های من تا حدودی متفاوت بود؛ چرا که بعد از ازدواجم شروع به تدریس و ادامه تحصیل کردم و در کنار آن صاحب یک فرزند کوچکی بودم و به سختی هایم، عدم سکونت در شهر خودم نیز اضافه می شد.

همچنین ضمن آنکه باید دور از خانواده و به تنهایی از فرزندم مراقبت می کردم، با توجه به اینکه، همسرم افسر نیروی دریایی بود و زمان زیادی را در مأموریت های دریایی سپری می کردند، رسیدگی به امورات منزل و همچنین مسئولیت فرزندم هم به عهده من بود که این شرایط سختی های زندگی را دو چندان می کرد، اما گاهی اوقات تحمل سختی ها می تواند، آینده ای خیلی روشن را پیش روی انسان قراردهد و آن سختی ها را، قابل تحمل کند. در مجموع این چالش ها در پست و بلندی و کم و کاستی های های زندگی وجود داشت و عدم حضور همسرم با وجود یک فرزند کوچک، به ویژه در زمان امتحانات خیلی برای من سخت بود، اما همسایگان و همکارانم در کنارم بودند و به من کمک می کردند، در عین حال حضور خانواده و همسر قطعاً متفاوت بود.

وب دا: آیا خود را یک انسان موفق می دانید؟

بله... به لطف خدا خودم را یک انسان موفق می دانم، چون با تمام سختی های گذشته در این جایگاه هستم و مهم ترین نکته این که می توانم به بسیاری از مردم کشورم کمک و خدمت کنم؛ این خدمت رسانی برای من بسیار شیرین و لذتبخش است و زمانی که بیماری با وضعیت و حال عمومی خوب از بیمارستان ترخیص می شود و دعای خیر او  بدرقه زندگی من و خانواده ام است، این برای من بسیار ارزشمند و بسیار خوشحال کننده است .

وب دا: از چه سالی ورزش کوهنوردی را شروع کردید؟

از سال ١٣٩۰ که وارد شهر مشهد شدم، در کنار فعالیت های آموزشی و تحصیلی ام، ورزش کوهنوردی را آغاز کردم و در کنار آن گاهی اوقات به ورزش تیراندازی هم می پردازم. با توجه به اینکه من اولین دختر و خانم در میان بستگانم بودم، که به ورزش کوهنوردی روی آوردم ، در ابتدا با مخالفت های فوق العاده خانواده ام روبرو شدم، لذا در اوایل ورودم به این رشته خانواده ام نمی پذیرفتند، که یک خانم به کوهنوردی برود و یا سنگ نورد باشد و اعتقاد داشتند، که فعالیت هایی مثل آتش نشانی و ورزش کوهنوردی یک فعالیت مردانه است و برای یک خانم انجام آنها سخت است.

اما من کم کم به فعالیتم ادامه دادم و پیشرفت کردم و خانواده نیز به مرور زمان با این موضوع کنار آمدند و مجاب شدند که یک خانم هم می تواند، مانند مردان در این نوع از فعالیت ها شرکت کند. جالب تر اینکه بعد از آن سایر خانم ها و دختران اقوام و بستگان ما هم وارد این رشته ها شدند.

وب دا: تاکنون موفق به اخذ چه مقام ها و رتبه هایی شده اید؟

شاخص ترین مدالی، که در ورزش تیراندازی موفق به دریافت آن شدم،  مسابقه ای بود که در بین خانواده های نیروهای مسلح برگزار شد و من موفق به کسب مقام شدم. در طرح سیمرغ نیز شرکت کردم. ( این طرح مربوط به صعود قلل مرتفع هر استان است) در حال حاضر ٣١ قله در استان های مختلف کشور وجود دارد و تا کنون، موفق به صعود ١٩ قله شدم و تصمیم دارم که، ان شااله به قلل سایر استان ها نیز صعود کنم؛ قله دماوند ( صعود یک روزه)، قله سبلان، قله آرارات ترکیه و آراگاتس ارمنستان از جمله قللی است، که موفق به صعود آنها شده ام.

وب دا: در حوزه پرستاری چه موفقیت هایی داشته اید؟

من چندین نوبت به عنوان پرستار داووطلب استانی و نجات گر برتر استانی و یک بار به عنوان پرستار نمونه معرفی شدم.

وب دا: خانواده چقدر در موفقیت شما تأثیرگذار بوده اند؟

پدرم اهل کرمانشاه و مادرم ترک زبان هستند و بستگان ما به دو زبان تُرکی و کرمانجی تسلط دارند. پدرم بازنشسته شرکت راه آهن و مادرم خانه دار هستند. قطعا خانواده ها ( از جمله خانواده همسرم و همچنین خانواده خودم) همگی در موفقیت من نقش بسیار مهمی ایفا کرده اند و تا زمانی که فردی از حمایت خانواده برخوردار نباشد، ممکن است به آن جایگاهی که مورد نظرش است دست پیدا نکند. همچنین قدردان حمایت های همسرم هستم، ایشان مشوق خوبی برای من بوده و هست و باعث ایجاد انگیزه در من برای ادامه تحصیل شد.

وب دا: چه توصیه ای به مخاطبان این گفتگو دارید؟

توصیه من به همه مردم این است، که برای خود وقت بگذارند و به ورزش، تفریح و فعالیت بپردازند و به سلامتی و مراقبت از جسم و روح خود اهمیت دهند. شاید این جمله کلیشه ای باشد، اما اعتقاد من بر این است که چنانچه مادر خانواده از سلامت جسمی و روانی برخوردار و مادر شادی باشد، قطعاً آن خانواده در بهترین شرایط زندگی خواهند کرد. من صاحب یک فرزند دانشجو هستم، که در ترم دوم رشته حقوق تحصیل می کند و از این موفقیت پسرم خیلی خوشحال هستم.

وب دا: ارتباطتان با فرزندتان چگونه است؟

من و پسرم با یکدیگر رابطه دوستانه و صمیمی داریم و از نظر پسرم، من یک انسان موفق هستم و او عقاید و نظرات من را قبول دارد. چه خوب است که در همه خانواده ها اعضای آن کنار هم باشند و با یکدیگر به ورزش، تفریح و سایر فعالیت های سالم بپردازند .

وب دا: در زمان اوقات فراغت خود به چه فعالیت هایی می پردازید؟

با توجه به اینکه شیفت های بیمارستان طولانی است، شاید زمان کمی را برای رسیدگی به فعالیت های شخصی ام داشته باشم، اما در زمان اوقات فراغتم به صورت ویژه به کوهنوردی و سنگ نوردی می پردازم. چون به کوه و رفتن به دامان طبیعت علاقه بسیاری دارم و آن حس و حال خوبی که از پیمودن کوه و رسیدن به قله و طبیعت به دست می آورم، برایم بسیار خوشایند و لذت بخش است. البته در زمان اوقات فراغت، علاوه بر فعالیت های ورزشی، به فعالیت های جمعیت هلال احمر نیز می پردازم و در کنار تیم های سلامت برای ارائه خدمات درمانی به مناطق محروم می روم و به صورت رایگان به معاینه و ویزیت مردم نیازمند آن مناطق می پردازیم.